منشآت خاقانی (1) عمدتا نامه های خاقانی است به مخاطبینی گوناگون که از دل آن سطور این پاره ها بر آمده درخشان و ناب و چشم نواز
نثر پارسی در این زمینه ها پیشینه و سیری با شکوه دارد که خود بحث مبسوطی را طلب می کند اما نامه های خاقانی به عنوان نثر دیگر متفاوت و برجسته می باشد و بطور محسوس در وجهی ممیز از انواع گزین گویه ها یا شطحیات و نزدیک تر به ادبیات نثر خودِ نثر
ظرفیت های ویژه برای لبریزی برای آن همه تعابیر ظریف با خوش ساختی و ژرف ساختی یکّه و یگانه تصاویر و ترکیبات و زمینه های فرمیک و پارادوکس ها برآیند های پیش بینی نشده
و ناگهان سلطنت کلمه
حالا نگاه کنید به این پاره ها :
کبوتر این نامه آفتاب خواهد بود
و آه من در حلق چون گره آب حلقه می شد و می پیچید وَ مرکَبِ آب چون آه من راه پیش گرفته می رفت و باز پس نمی دید
دیده من جدول جدول خونابه می ریخت
پیکر آفتاب دفن زرین می نمود
حباب بر سطح آب رقص می کرد
درخت انجیر پنجه گشاده دست می کوفت
آب چون اندام نازکان به مقابله ثریا نگین نگین می نمود
مرغ از میان آب صف صف برآمد صوفیانه چرخ می زد خرقه ی پرنیان آب را چاک چاک می کرد باد از کنار نرم نرم در می تاخت
اگر همه پَر پروانه ای حاضر است به حضرتِ چراغ هدیه کنی
از دل و دیده ساکنان خاک و آب و طوفان آبی و آتشی سر بر زد خاک از باد چون آب از آتش به جوش آمد و چون آتش از آب به فریاد افتاد رواق هوا از بالای زمین در هم شکست
1) منشأت خاقانی ، انتشارات دانشگاه تهران ، سال 1349